آموزش موسیقی
♥سلام به قسمت آموزش موسیقی در وب سایت رسمی هنرمند محمد عباس زاده خوش آمدید♥↓
حامل.....
تعریف حامل: پنج خط موازی و همفاصله با هم به صورت افقی را گویند که نتهای موسیقی روی خطها، بین خطوط، و یکی بالا و یکی پایین پنج خط حامل قرار میگیرند:
خطوط حامل از پایین به بالا از 1 تا 5 شمارهگذاری میشوند. هرچه نتها به سمت بالا میروند زیرتر و هرچه به سمت پایین میآیند بمتر میشوند. پس چنانچه به صورت قراردادی جای یکی از نتها را مشخص کنیم (برای مثال نت روی خط دوم را سل بنامیم) جای دیگر نتها خود به خود مشخص خواهد شد.
خطوط کمکی: از آن جایی که این 5 خط تنها توانایی نشان دادن 11 نت را دارند، برای گسترش دادن محدوده ی صدایی حامل، از خطوطی کوچک و موازی خطوط حامل در بالا و پایین آن استفاده میکنیم که با استفاده از 4 تا 5 خط کمکی از بالا و از پایین مجموع تعداد نتهای ما 31 عدد خواهد شد، اما این محدوده هم چنان برای سازهایی چون پیانو کوچک است...
نگارش موسیقی
چنانکه میدانید اصل و ذات موسیقی بر اساس قوهی شنوایی استوار است. هر آهنگی زمانی جلوهگری میکند که توسط گوش شنیده شود و میزان بهرهجویی انسان از موسیقی بسیار وابسته به زمان است. یعنی تا وقتی موسیقی شنیده میشود از آن لذت میبریم و یا درک میکنیم. به محض پایان گرفتن آهنگ دیگر نمیتوان همان بهره لازم را برد مگر این که آهنگ از نو نواخته شود. البته با کمک حافظه تا حدی میتوان موسیقی را به خاطر سپرد اما برای تجزیه و تحلیل و انتقال مفاهیم فنی نمیتوانیم به حافظهی خویش اتکا کنیم. بدین منظور بحث نوشتن موسیقی پیش میآید. یعنی علاوه بر شنیدن آهنگ، باید روی کاغذ نیز بتوانیم همان آهنگ را بنویسیم. وقتی موسیقی روی کاغذ آمد از قید زمان خارج میشود و هر لحظه اراده کنیم به بخشی و یا تمام آهنگ میتوانیم بپردازیم. اهمیت نوشتن موسیقی بویژه در امر آموزش، اجرای گروهی، آهنگسازی و تجزیه و تحلیل آهنگ کاربرد دارد. پس عامهی مردم که فقط شنوندهی صرف موسیقی هستند نیازی به خواندن و نوشتن موسیقی ندارند.
الفبای موسیقی
برای نوشتن موسیقی همانند زبانهای رایج بشری احتیاج به نمادها و یا الفبای مخصوص داریم. می دإنید که در نگارش زبان فارسی ما از 32 حرف به تناوب استفاده میکنیم و همینطور در نگارش زبان انگلیسی از 26 حرف لاتین بهره میگیریم. به همین ترتیب میتوان در نوشتن موسیقی از حروف و نمادهایی مخصوص کمک گرفت. البته تعداد حروف مورد استفاده در زبان موسیقایی فقط هفت مورد است که به شکلهای متفاوتی مورد استفاده قرار میگیرند. همانند حروف زبان فارسی که هر یک اسمی خاص دارند، الفبای موسیقی نیز هر یک اسم جداگانهای دارند و به همین عنوان شناخته میشوند. اسامی نتهای هفتگانه بدین ترتیب است: دو ـ ر ـ می ـ فا ـ سُل ـ لا ـ سی شما میتوانید ترتیب نتها را جور دیگری حفظ کنید. برای مثال لا ـ سی ـ دو ـ ر ـ می ـ فا ـ سل و یا: می ـ فا ـ سل ـ لا ـ سی ـ دو ـ ر توجه کنید ترتیب نتها نباید به هم بخورد یعنی نت «ر» همیشه بعد از نت «دو» و همواره پیش از نت «می» واقع میشود و بقیه نیز به همین نظماند. برای درک بهتر موضوع توجه خود را به نظم و ترتیب حروف الفبای فارسی معطوف کنید که حروف سی و دوگانه چگونه پشت سر هم میآیند. مکان قرارگیری حروف همیشه جای ثابتی است و موقعیت هریک از آنها با توجه به مکان حروف قبلی و بعدی شناسایی میشود. مثل حرف «ب» که همیشه بعد از «الف» و پیش از حرف «پ» قرار میگیرد. بر خلاف حروف زبانهای فارسی و انگلیسی که علاوه بر اسم خاص، دارای شکل خاص و منحصر به فردی هستند، نتها یا همان الفبای موسیقی فقط دارای اسم خاصاند و از نظر شکل و شمایل، قیافه مشترکی دارند. یعنی تمام نت های هفتگانه با یک نماد شناخته میشوند. پرسش: چگونه میشود نتهای هفتگانه را از یکدیگر تشخیص داد؟ با توجه به اینکه همگی آنها یک شکلاند.
خطوط حامل
چنانکه میدانید در نوشتن زبانهای فارسی و انگلیسی و... همواره حروف بر روی یک خط و پشت سر هم نوشته میشوند اما نتهای موسیقی روی یک خط قابل نوشتن نیستند. علت آن است که نشانه و نماد تمام نتهای موسیقی همشکل اند و اگر بخواهیم روی یک خط نتنویسی کنیم، آنگاه نمیتوان آنها را از هم تشخیص داد. به همین جهت خط مورد استفاده در موسیقی از پنج خط موازی و با فاصلهی کم تشکیل میشود که به خطوط حامل معروف هستند. خطوط حامل به ترتیب از پایین به بالا شمارهگذاری میشوند بدین صورت خط اول، خط دوم، خط سوم، خط چهارم و خط پنجم (شکل 1 ) .
مطابق شکل (1) ملاحظه میکنید هر چهار نت هم قیافه هستند درحالیکه هیچیک از آنها همنام نیستند و هریک شخصیت جداگانهای دارند. این تشخیص به خاطر مکان قرار گرفتن نتها در رو، زیر یا بالای خطوط حامل است. بنابراین چهار نت شکل (1) با اینکه قیافهی یکسانی دارند ولی هریک نمایندهی یک صدای منحصر به فرد هستند، به عبارتی ما با چهار نت مختلف روبرو هستیم. در خطوط حامل علاوه بر اینکه روی پنج خط میتوانیم نت بنویسیم، در چهار مکان دیگر هم در لابلای خطوط میتوان نت نوشت. همچنین دو مکان دیگر یکی در پایین خط اول و دیگری در بالای خط پنجم بدین منظور وجود دارد. پس در یک خط حامل پنج خطی، تعداد یازده نت میتوان شناسایی کرد، شکل (2).
پرسش: با وجود بالا و پایین رفتن نتها در خطوط حامل، نام هریک از آنها در مکانهای مختلف چگونه شناسایی می شود؟
کلید
کلید نشانهای است که در ابتدای حامل قرار میگیرد و باعث شناسایی یک نت در روی یکی از خطوط حامل میشود. وقتی چنین اتفاقی پیش آمد. آنگاه شناسایی سایر نتها آسان است. زیرا نتها با ترتیب خاصی پشت سر هم قرار میگیرند. در خط موسیقی کلیدهای متفاوتی به کار میرود. یکی از آنها کلید سُل نام دارد، زیرا معرف نام همین نت در خطوط حامل است. این کلید، همیشه نت سُل را بر روی خط دوم مشخص میکند و به همین دلیل به کلید سُل خط دوم نیز معروف است.
با توجه به شکل (3) اکنون میتوانید هر یک از نتها را با نام خودش بخوانید. توجه داشته باشید که خط موسیقی همانند نگارش زبان انگلیسی از چپ به راست خوانده میشود. بنابراین نام نتهای شکل (3) چنین خواهد بود، می ـ سل ـ دو ـ لا. یکی دیگر از کلیدهای مهم و کاربردی، کلید «فا»ی خط چهارم است.
با قرار گرفتن این کلید بر روی حامل، خط چهارم به نت «فا» اختصاص مییابد و سایر نت ها نسبت به آن شناسایی میشوند. بنابراین در شکل (4) نتخوانی به ترتیب خواهد بود، فا ـ دو ـ سل – لا. کلید دیگری هم در موسیقی ایرانی کم و بیش کاربرد دارد و آن کلید «دو»ی خط سوم است. با قرار گرفتن این کلید در ابتدای خطوط حامل، خط سوم مکان قرارگیری نت «دو» خواهد بود و نام سایر نتها بر مبنای آن شناسایی میشوند. بنابراین نتخوانی در شکل (5) بدین صورت خواهد بود، دو ـ سی ـ دو ـ فا. کلیدهای دیگری هم در موسیقی وجود دارد که از معرفی آنها صرف نظر میکنیم، زیرا در موسیقی ایرانی کاربردی ندارند.
خطوط اضافی
شاید برای خواننده پرسشی ایجاد شود که چه احتیاجی به کلیدهای متفاوت داریم؟ مگر نمیشود تمام آهنگها را با یک کلید نوشت؟ برای یافتن پاسخ این پرسش توجه کنید که هر نت موسیقی شخصیت منحصر به فردی دارد و آن هم فقط با بسامد آن مشخص میشود. یعنی وقتی نت «لا» با بسامد 440 هرتز را در نظر بگیریم، تنها و تنها یک نت در جهان هستی وجود دارد که بسامد آن 440 هرتز است و هرگز دو تا نیست و حتی نت «لا» اگر بسامدش دوبرابر شود یعنی «لا»ی 880 هرتز و یا نصف شود مثل «لا»ی 220 هرتز باز هم در هنگام شنیدن ملاحظه میکنیم با وجود شباهت ظاهری آنها، تفاوت قابل تشخیصی وجود دارد. بنابراین با قرار گرفتن نتها بر روی خطوط حامل، در عمل، بسامد آنها نیز مشخص میشود، با این توضیح که بسامد آنها از پایین به بالا افزایش مییابد. اینک به پرسش اصلی بازمیگردیم که چرا نمیتوان تمام نتهای موسیقی را فقط با یک کلید بر روی خطوط حامل نوشت؟ توجه کنید تعداد اصوات موسیقایی قابل شنیدن با گوش انسان بسیار بیشتر از ظرفیت یک خط حامل پنج تایی است. یعنی اگر تمام نتها را بخواهیم در روی فقط یک حامل و آن هم با یک کلید بنویسیم تعداد بسیار زیادی از نتها، بالاتر و یا پایینتر از خطوط حامل قرار می گیرند. در چنین حالتی برای این که بتوان نت های خارج از پنج خاط حامل را شناسایی کرد، لازم است از خطوط اضافه کمک بگیریم. تا زمانی که خطوط اضافه قابل شمارش باشند، مفید هستند ولی بدیهی است خواندن و نوشتن نتهای خیلی دور از خطوط حامل که خط های اضافی زیادی دارند، دشوار خواهد بود. چنانکه در شکل (6) میبینید نتهای بیرون از خطوط حامل با خط های اضافی همراه اند و هرچه نت از حامل دورتر میشود، خطوط اضافه بیشتری به آن تعلق می گیرد، به طوری که خواندن آنها گاهی اوقات بسیار وقتگیر و آزاردهنده است.
به همین دلیل و به جهت سهولت نتخوانی و نتنویسی، کلید لازم برای حامل را با توجه به گستره صدایی هر آهنگ انتخاب میکنند. صداهای زیر یا بسامد بالا معمولاًبا کلید سل خط دوم نوشته میشوند، برای مثال نتنویسی صدای سازهای نی، کمانچه، سرنا و بخشی از صدای سنتور، تار و سهتار با این کلید نوشته میشود. همچنین آوانویسی صدای آوازی زنان و برخی مردان نیز با استفاده از همین کلید صورت میگیرد. برای نتنویسی صداهای متوسط از کلید «دو»ی خط سوم استفاده میکنند. بخش زیادی از صداهای تار و سهتار، کمانچه آلتو، رباب و کرنا قابل نگارش با این کلید است. صدای آوازی بیشتر مردان و برخی از زنان بمخوان نیز با این کلید نوشته میشود و بالاخره صداهای بم را با کلید «فا»ی خط چهارم مینویسند. این کلید صدای سازهایی چون بربط (عود)، تارباس، قیچک باس، بخشی از صداهای قانون و همینطور صدای آوازی مردان بمخوان را پوشش میدهد.
گستره صداها
در موسیقی اصوات از نظر بسامدی به چهار دسته تقسیم شدهاند و جالب اینکه این کار با توجه به صدای آوازی انسان صورت یافته است. بخشهای چهارگانهی آوازی بدین ترتیباند. 1ـ دسته یکم صداهای زیر یا سوپرانو شامل صدای بالای زنان و کودکان، همچنین سازهایی نظیر نی، فلوت، کمانچه، ویلن، سرنا، تار و سهتار، شکل (7).
2ـ دسته دوم صداهای میانه بالا یا آلتو که شامل صدای زنان بمخوان و همچنین صدای بالای بسیاری از مردان میشود. سازهایی چون تار و سهتار، سنتور و سرنا در این محدوده صوتی صدای خوشی دارند، شکل (8).
3ـ دسته سوم صداهای میانه پایین یا تِنور که شامل صدای بالای مردان و همینطور صدادهی پایین سازهایی چون تار و سهتار و بخش بالایی صدای بربط (عود)، شکل (9).
4ـ دسته چهارم صداهای بم یا باس که شامل پایینترین صدای مردان میشود. همچنین سازهایی نظیر بربط (عود) و تارباس نیز در این محدوده صدادهی ویژه خود را دارند، شکل (10).
الفبای موسیقی
برای پیاده کردن ویژگی اول، یعنی نواک یا زیر و بمی خط موسیقی، ابتدا باید الفبای موسیقی را بیاموزیم.
الفبای موسیقی، 7 نت هستند که به دو صورت در سراسر جهان نامگذاری میشوند:
الف) هجایی: در کشورهایی چون فرانسه، ایتالیا و ایران استفاده میشود که از یک شعر مذهبی قرون وسطی، سرودهی کشیشی فرانسوی به نام گوییدو د. آرتسو (قرن دهم میلادی)، گرفته شده است و در ابتدا به صورت زیر بوده است:
Ut Re Mi Fa Sol La
در طول زمان به تدریج این 6 هجا به صورت امروزی خود درآمده اند:
Do Re Mi Fa Sol La Si
ب) الفبایی: در کشورهایی چون آلمان، اتریش، انگلیس و آمریکا استفاده میشود و به صورت زیر است:
C D E F G A B
نت های معادل در این دو سیستم به صورت زیر هستند:
Do = C
Re = D
Mi = E
Fa = F
Sol = G
La = A
Si = B
نتها به ترتیب از نت "دو" تا نت "سی" زیر میشوند و برعکس. لازم است ترتیب نتها چه به صورت زیرشونده و چه به صورت بمشونده، از هر نتی یادگرفته شود.
از آنجایی که دامنهی صداهای موسیقی بسیار بیشتر از 7 نت است (بیشترین دامنهی صوتی موسیقیایی از آن ارگ کلیساست) برای راحت شدن یادگیری، از این 7 نت به صورت تناوبی استفاده میشود.
دو ر می فا سل لا سی دو ر می فا سل لا سی دو ر می فا سل لا سی دو ر می فا سل لا سی دو ر می ....
تعریف اکتاو: به فاصلهی میان هر نت تا نت همنام بعد از خودش یک اکتاو میگویند که فرکانس نت دوم در این حالت دو برابر فرکانس نت اول شده است. گفتنی است دامنهی صدایی پیانو، 7 اکتاو و 2 نت و دامنهی صدایی ارگ کلیسا 9 اکتاو میباشد.
دستگاه ها هفتگانه موسیقی ایرانی چطور کار می کنند؟
شور و نوایی برپاست
ردیف موسیقی ایرانی از دو بخش اصلی و فرعی تشکیل می شود. قسمت اصلی اش شامل هفت تا دستگاه می شود هر کدامشان حال و هوا و البته طرفداران خاص خودشان را دارند. این هفت دستگاه، موسیقی اغلب نواحی ایران را دربر می گیرند و خیلی از آهنگ های نوستالژیک دوران کودکی مان را هم در دل خود جای داده اند.
1- شور
خیلی از آهنگ هایی که در جشن ها پخش می شود، در همین دستگاه شور ساخته شده اند. همانطور که از اسمش هم پیداست، موسیقی این دستگاه پر است از شور و انرژی. شور یکی از دستگاه های بسیار بزرگ موسیقی ایرانی به حساب می آید که حال و هوای آن به موسیقی ایرانی به حساب می آید که حال و هوای آن به موسیقی منطقه مازندران نزدیک است. البته این دستگاه نغمه هایی ملهم از موسیقی مناطق مرکزی ایران و کردستان هم شنیده می شود.
نمونه: آلبوم یاد ایام و به خصوص خود تصنیف یاد ایام یکی از نمونه های خوب دستگاه شور است. آلبوم «زیباترین» علیرضا افتخاری و «مرا عاشق» شهرام ناظری هم دو نمونه مشهور دیگر از این دستگاه بزرگ هستند.
2- نوا
به علت شباهتی که به دستگاه شور دارد، شناختش کمی به آگاهی نیاز دارد. در واقع اگر دستگاه شور را خوب بشناسید می توانید به تفاوت نغمه های نوا با شور پی ببرید. با این حال اگر دلتان یک شور و حال حسابی می خواهد، می توانید پیگیر آهنگ های این دستگاه هم بشوید.
نمونه: تصنیف «رفتم در میخانه» و آلبوم «نوا مرکب خوانی» از محمدرضا شجریان دو نمونه از این دستگاه هستند. «کنسرت نوا» از حسین علیزاده که دو نوازی تار و تنبک است و آلبوم «نینوا» باز هم از حسین علیزاده از دیگر نمونه های این دستگاه هستند.
3- ماهور
ماهور یکی از دستگاه های گسترده موسیقی ایرانی محسوب می شود که حال و هوای کاملا شادی دارد. اگر دلتان می خواهد با شنیدن یک موسیقی سنتی حسابی روح و روانتان شاد بشود، آهنگ هایی از این دستگاه را گوش کنید که اتفاقا نمونه های زیادی هم دارد.
بعضی از زبان شناس ها می گویند واژه «ماهور» تغییر یافته واژه «ماژور» یکی از گام های اصلی موسیقی غربی است. جالب اینجاست که حال و هوای هر دویشان هم مشابه است. این دستگاه چند بخش دارد که بعضی بخش هایش به موسیقی منطقه سیستان و بلوچستان، بعضی هایش به موسیقی خراسان و لرستان و یک قسمت های دیگرش هم به موسیقی آذری آذربایجان نزدیک است.
نمونه: آهنگ معروف «مرغ سحر» ساخته مرتضی نی داوود یکی از نمونه های شناخته شده این دستگاه است. مرتضی نی داوود، یکی از شاگردان خوب میرزا حسینقلی و درویش خان خودش هم یکی از ردیف دان های موسیقی ایرانی بوده. شروع این آهنگ کاملا الهام گرفته از درآمد ماهور است. «ز من نگارم خبر ندارد» از آلبوم آهنگ وفا و «ز دست محبوب» از آلبوم شب وصل هم در این دستگاه خوانده شده اند.
4- چهارگاه
بعضی از دستگاه ها به زمان مشخصی از روز تعلق دارند ومعمولا آن موقع روز است که شنیدنشان به دل آدم می چسبد. چهارگاه دستگاهی است که کاملا به صبح ها اختصاص دارد. کافی است یکی از آهنگ های این دستگاه را اول صبح یا در زمان خمودگی و کسالت گوش کنید تا انرژی تان برای یک روز کامل جفت و جور بشود.
نمونه: قطعه معروف «سلام» کسایی که در آلبوم «صبحگاهی» علیزاده به زیبایی اجرا شده، نمونه ای زیبا از یک قطعه موسیقی ایرانی در دستگاه چهارگاه است که خیلی هایمان سال ها اول صبح هایمان را با آنها شروع کرده ایم، بدون اینکه بدانیم در این دستگاه ساخته شده اند. آلبوم «دستان» محمدرضا شجریان هم در این دستگاه کار شده. قطعه بی کلام «دخترک ژولیده» علینقی وزیری هم در این آلبوم مثال خوبی برای آشنایی با فضای چهارگاه است.
5- همایون
یکی از دستگاه های بسیار غمگین ایرانی که میزان غمش از آواز دشتی هم بیشتر است! اگر بغض توی گلویتان گیر کرده و بهانه می خواهید برای اینکه هر آنچه در دل دارید بیرون بریزید، یکی از آهنگ های این دستگاه را پلی کنید و سر و صورتتان را بسپارید به سیل اشک.
نمونه: قطعه «شد خزان گلشن آشنایی» جواد بدیع زاده و آهنگ معروف «اگر بار گران بودیم رفتیم» در این دستگاه ساخته شده اند. آهنگ «کاروان» شهرام ناظری که بارها در تلویزیون بر روی نماهنگی مرتبط با شهدای جنگ تحمیلی شنیده شده هم یکی دیگر از نمونه های این دستگاه است.
6- راست پنجگاه
یکی از دستگاه های مهجور ایرانی است که خیلی کم کار شده. راست پنجگاه شباهت هایی به دستگاه ماهور دارد. توی حرکت نت هایی که برای گوشه های هر دستگاه نوشته شده یک روند مشخص بالارونده یا پایین رونده وجود دارد. نت های موجود در دستگاه راست پنجگاه و ماهور کاملامشترک هستند اما این حرکات و گردش ملودیشان است که با هم فرق دارد.
نمونه: آلبوم «چشمه نوش» و آلبوم مشترک حسین علیزاده و علیرضا افتخاری با نام «راز و نیاز» دو نمونه خیلی خوب این دستگاه هستند.
7- سه گاه
بعضی می گویند سه گاه، منشعب شده از دستگاه چهارگاه است. «سه گاه» علاوه بر حالت بیدارکننده که مشخصه اصلی دستگاه چهارگاه است، بعضی جاها حالت شور و وجد دارد که آن هم به خاطر عوض شدن یکی دو نت کوچک است. این دستگاه شباهت هایی هم به دستگاه شور دارد و خلاصه مناسب است برای اینکه درجه حالتان را چندتایی ارتقا بدهد!
نمونه: آهنگ رسوای زمانه علیرضا قربانی در آلبومی با همین نام که با همایون خرم کار کرده در این دستگاه است. تصنیف «آسمان عشق» در آلبومش با همین نام و تار زلف، غم عشق و دل شیدا آلبوم «رسوای دل» و به ویژه آهنگ های «از غم عشق تو» این آلبوم، به خوبی این دستگاه را معرفی می کند.
***************************************************************************************
قبل از خواندن بدانید
دنیای موسیقی آنقدر پر از واژه های شیک و خارجی است که اگر آدم همینطور یکهو یک متن تخصصی را شروع کند، امکان دارد سریعا بی خیالش بشود. این اصطلاحات تخصصی اگرچه کامل نیستند اما در حد فهمیدن این مطلب و ادعا کردن اینکه «من از موسیقی سنتی بیشتر از یک ساز می دانم!» کافی است.
- گوشه یا مقام: هر کدام از آهنگ هایی که قدیم ترها در مناطق مختلف ایران خوانده می شد را یک گوشه یا مقام می گویند. در واقع کوچکترین جزء هویت دار از ردیف موسیقی ایرانی است.
- دستگاه: خیلی از گوشه های موسیقی سنتی ایران، به این خاطر که به یک منطقه تعلق دارند، حال و هوای مشابهی دارند. این گوشه های با حال و هوای مشترک، همگی در یک مجموعه به نام دستگاه جمع آوری شدند و نام اختصاصی خودشان را گرفتند.
- آواز: هر آواز از مجموع چند گوشه تشکیل شده. این گوشه ها در واقع عضوی از همان هفت دستگاه بوده اند که چون با همدیگر شباهت بیشتری داشته اند، از دل دستگاه ها بیرون کشیده شده اند و نام آواز بر مجموعه شان گذاشته شده.
- ردیف موسیقی ایرانی: مجموعه این دستگاه ها و آوازها در کتابی به نام ردیف موسیقی ایرانی جمع آوری شده. این کتاب در واقع دایرة المعارف موسیقی سنتی ایرانی است که این روزها نسخه هایی از آن به صورت اختصاصی برای هر کدام از سازها چاپ شده است. مثل ردیف موسی معروفی که برای پیانو، ردیف طاهرزاده و دوامی برای آواز و ردیف ابوالحسن صبا برای نی.
- مرکب خوانی: در مرکب خوانی نوازنده از یک دستگاه شروع می کند و به تدریج وارد دستگاه های دیگر می شود. البته افرادی که این کار را می کنند، باید شناخت دقیقی از ردیف موسیقی داشته باشند. اصطلاحی در موسیقی داریم به نام فرود. برای توضیح کلمه فرود بهتر است یک مثال بزنیم تا ربطش را با مرکب خوانی بفهمیم؛ مثلا شما در دستگاه ماهور هستید، گوشه ها را دانه دانه جلو می روید تا می رسید به گوشه دلکش. این گوشه وجه تشابهاتی با دستگاه شور دارد. اگر نوازنده یا خواننده متبحر باشند، آن لحظه خیلی زیرکانه می تناند ادامه کار را در دستگاه شور برود اما چون کارش را از ماهور شروع کرده است نهایتا باید کار را در همان ماهور ختم کند.
در واقع خیلی زیرکانه وارد دستگاه شور می شود و دوباره برمی گردد در دستگاه ماهور فرود می آید. یعنی از نقاط تشابه دستگاه ها کمک گرفته و مرکب خوانی می کنند.
- نت شاهد: نتی است که در هر دستگاه یا آواز بیشترین کاربرد را داشته و در تداعی کردن حال و هوای آن دستگاه یا آواز هم سهم بیشتری دارد. اغلب گوشه ها معمولا با نت شاهد شروع و تمام می شوند. در موسیقی غربی به این نت شاهد درجه اول گام می گویند. نوازنده خوب کسی است که این نت را در هر دستگاه یا آواز به خوبی بشناسد و به موقع از آن استفاده کند.
- درآمد: اولین گوشه آغاز کننده هر دستگاه و آواز. گوشه درآمد تداعی کننده حال و هوای کل آن دستگاه یا آواز است؛ یعنی اگر می خواهید حال و هوای یک دستگاه را بفهمید، بهتر است که اول درآمدش را گوش بدهید.
- رپراتوار: معادل ردیف در موسیقی غربی.در غرب برای هر ساز یک رپرتوار مجزا موجود است. در ایران هم چنین کاری را برای ردیف کرده اند و برای هر سازی ردیف مخصوص آن را تدوین کرده اند.
- گام: در موسیقی غربی معادل دستگاه است که به دو دسته اصلی مینور و ماژور تقسیم می شود. به هشت نت پشت سر هم در موسیقی غربی یک گام می گویند. به فاصله بین هشت تا نت اکتاو هم می گویند.
- دانگ: هر چهار نت پشت سر هم یک دانگ است. در موسیقی غربی به هر دانگ یک تتراکورد می گویند. وقتی می گویند فلانی صدای شش دانگی دارد، یعنی می تواند شش تا دانگ که شامل 24 نت – یا به عبارتی سه گام است – را به ترتیب بخواند. خواننده شش دانگ کسی است که به اجرای هر بیست و چهار نت تسلط کامل دارد. حنجره ای که این توانایی را دارد، چیز خاصی است.
- مرصع خوانی: مرصع پلو چیست؟ پلویی است که همه چیز تویش ریخته شده. مرصع خوانی هم همچین چیزی است. یعنی برخلاف مرکب خوانی، نیازی نیست دنبال وجه تشابه بین دستگاه ها باشید و هر موقع دلتان بخواهد دستگاه را عوض کنید. البته خواننده متبحر طوری این کار را می کند که برای شنونده آزاردهنده نباشد. در ضمن در مرصع خوانی هیچ نیازی نیست که آواز را در همان دستگاه اولیه به پایان ببرید.. یکی از مشهورترین خوانندگان سبک مرصع خوانی«رامبد صدیف» است.